صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل ریحانه ها آیت الله سیستانی | ||
|
همه اعضای خانواده و اعضای جامعه وخصوصا خود زن امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حقالله از نظر قرآن مطرحاست، یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زنداده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن. به گزارش بنیاد بین المللی اسراء، قرآنکریم وقتی درباره حجاب سخن میگوید میفرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن وحرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا، نظر کردن بهزنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز میداند شبههای که در ذهنیت بعضی افراد هست،این است که خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگیبه شوهر برای او ایجاد نموده است، و بنابراین، حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است. راه حلّ این شبهه و تبیین حجاب در بینشقرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود اونیست تا بگوید من از حق خودم صرفنظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مردبگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند،حجاب زن، حقی الهی است. لذا میبینید در جهان غرب و کشورهاییکه به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانینآنها پرونده را مختومه اعلام میکنند، اما در اسلام این چنین نیست، حرمت زن نهاختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش میباشد، همه اینها اگررضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حقاللَّهمطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلّم رقّت باشد و پیامعاطفه بیاورد. اگر جامعهای این درس رقّت و عاطفه راترک نمودند و به دنبال غریزه و شهوت رفتند به همان فسادی مبتلا میشوند که در غربظهور کرده است. لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم، از این کهقرآن کریم میگوید هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگیاجرا کنید، معلوم میشود عصمت زن، حقاللَّه است و به هیچ کسی ارتباط ندارد. قهراً همه اعضای خانواده و اعضای جامعهو خصوصاً خود زن امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حقاللَّه از نظر قرآنمطرح است یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، بهزن داده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن، آنگاه جامعه به صورتیدرمیآید که شما در ایران میبینید، جهان در برابر ایران خضوع نموده است، زیرا کهدر مسأله جنگ تا آخرین لحظه، صبر نمود و کاری که برخلاف عاطفه و رقت و رأفت و رحمتباشد انجام نداد. با این که دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسکونی، کشتار بیرحمانهبیگناهان و غیر نظامیها را مشروع نمودند. جامعهای که قرآن در او حاکم است،جامعه عاطفه است و سرّش این است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند وآن مادرها هستند، چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درسرأفت و رقّت میدهد، و رأفت و رقّت در همه مسائل کارساز است. شبهه اي كه در ذهنيت بعضي افراد هست،اين است كه خيال ميكنند حجاب براي زن محدوديت و حصاري است كه خانواده و وابستگيبه شوهر براي او ايجاد كرده است و بنابراين حجاب نشانه ضعف و محدوديت زن است. فلسفه حجاب در قرآن بنابراین در هر بخشی و هر بعدی ازابعاد برای سیر به مدارج کمال بین زن و مرد تفاوتی نیست منتها باید اندیشههاقرآنگونه باشد، یعنی همان گونه که قرآن بین کمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمعنمود، ما نیز در نظام اسلامی بین کتاب و حجاب جمع کنیم. یعنی عظمت زن در این استکه: «أن لا یرین الرّجال ولا یراهنَّ الرّجال»[1] نبینند مردان نامحرم را و مردان نیزآنان را نبینند. قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخنمیگوید میفرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن کهنامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدونقصد تباهی جایز میداند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمتبیبهرهاند. حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجزباشد، ممکن است ـ معاذاللَّه ـ حجاب را یک بند بنداند، و حال این که قرآن کریموقتی مسأله لزوم حجاب را بازگو میکند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیانمیفرماید: (ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین)[2] یعنی برای این که شناخته نشوند و مورداذیت واقع نگردند. چراکه آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند. نتیجه بحث مرد و زن در آن معیارهای اصلی همتای همهستند، و یک سلسله مسؤولیتهای اجرایی برای مرد است که اگر انجام ندهد باید وزر آنرا تحمل کند، بنابراین نتیجه میگیریم که: اولاً: آن تهمتهایی که به اسلام زده ومیگویند که: اسلام نیمی از جامعه را از بسیاری از حقوق محروم نموده است، نارواست. ثانیاً، این تعصّبات و رسومات جاهلی کهاز دیرباز در فرهنگ جوامع اسلامی رواج پیدا کرده است که زن را به عنوان مظهر ضعف وزبونی یاد میکنند این باید زدوده بشود. ثالثاً، اگر کسی احساس میکند که زننباید از علوم و مسائل تربیتی و مانند آن که خدمات قابل عرضهای به جامعه ارائهمیدهد استفاده کند، باید از این اعتقاد صرفنظر کند و علاقهمند باشد زن همتایمرد در این علوم و معارف بار یابد و به جامعه خدمت کند مگر آنجایی که به طوراستثنا وظیفه مرد قرار گرفته است. رابعاً، جمله (عاشروهنّ بالمعروف)اختصاصی به مسائل داخل منزل ندارد، بلکه در کل جامعه هم جاری است . مسأله پنجم این است که زن در مقابل مردغیر از زن در مقابل شوهر است یعنی زن در مقابل شوهر باید تمکین کند اما زن درمقابل جامعه، مثل فردی از افراد جامعه است و این چنین نیست که باید اطاعت کند و درمسائل خانوادگی هم میبینیم که گاهی زن قوام و قيّوم است و مرد باید اطاعت کند،همچنانکه پسر باید از مادر اطاعت کند ولو در حد بالایی از تخصصهای علمی باشد. در پایان گرچه هنوز شبهاتی در مسألهبرابری زن و مرد قابل طرح است لیکن با توجه به اصول کلی یاد شده و آشنایی با خطوطاصیل نظام ارزشی در اسلام و تبیین محور سعادت و شقاوت پاسخ آنها روشن خواهد بود. پی نوشت: [1] ـ بحارالانوار، ج103، ص238. [2] ـ احزاب، 59. [زن در آینه جلال و جمال - صفحه 436] نظرات شما عزیزان: برچسبها: زن, [ چهار شنبه 16 اسفند 1391
] [ 11:1 قبل از ظهر ] [ منتظر ] |
|